Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-02@16:56:47 GMT

تیزهوشی که سرنترسی داشت/ ایستادگی بر سر آرمان تا پای جان

تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۸۳۲۶۸

تیزهوشی که سرنترسی داشت/ ایستادگی بر سر آرمان تا پای جان

بارها گفته بود که از هیچ چیز نمی ترسد. مجید مهره کلیدی سازمان مجاهدین بود و خیلی از مطالب را می‌دانست، برای همین تهدیدش کردند اما هیچ کدام از او تهدیدها در اراده قوی او اثری نداشت. مجید همان‌طور که گفته بود تا آخر قصه رفت که رفت.

به گزارش خبرنگار ایمنا، چند روزی به تولد پسر مانده بود. سیده بتول خواب دید در مجلس عزاداری امام حسین (ع) حضور دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

صدای سیدی که به او می‌گفت مجید خوب می‌شود را خوب به خاطر داشت. این خواب سبب شد که اسم چهارمین فرزند خانواده حبیب‌الله شریف‌واقفی و یکی از نوادگان امامزاده سیدتاج‌الدین حسن اصفهانی، مجید شود. از تولد مجید چند روزی بیشتر نگذشته بود که خانواده از تهران راهی اصفهان شدند.

او نبوغ خوبی در درس و تحصیل داشت. هنوز وارد مدرسه نشده بود که می‌توانست بنویسد و قرآن بخواند. اما شرایط آن روزها اجازه نمی‌داد مجید چند کلاس را با هم یک کلاس کند و نهایتاً اینکه از کلاس دوم درس را در دبستان پرورش شروع کرد و سال‌های دبیرستان را در دبیرستان صائب گذراند.

شاگردی پیش استاد مینیاتوریست

مجید انگار با همه هم‌سن و سال‌هایش فرق داشت. همیشه شاگرد نمونه بود. صدای خوبی داشت، موقعی که قرآن می‌خواند، دلت می‌خواست بمانی و تا آخر گوش کنی. استعداد هنری و هنردوست بودن پدر در مجید هم ریشه دوانده بود.

روزهایی که بابای مجید در رشته زریبافی در هنرستان اصفهان فعالیت می‌کرد، پیش استاد مصورالملکی که استاد مینیاتوریست بود، می‌رفت و آنجا کار می‌کرد. اصلاً به نمره‌ای غیر از ۲۰ عادت نداشت، یکی از دوستانش می‌گفت: یک‌بار که یکی از نمره‌های مجید ۱۹ شده بود و مجید از این موضوع حسابی ناراحت بود ما به شوخی به او گفتیم، حالا همه نمره‌هایت ۲۰ است، بگذار یکی از آن‌ها ۱۹ باشد. مجید گفت: نه! من نگران نمره ۱۹ نیستم، دنبال این هستم که ببینم چه کرده‌ام که موجب شده است اینجا خودش را نشان بدهد.

نصب عکس‌ها واعلامیه‌های امام (ره) در کوچه و بازار

دانش‌آموز بود که ماجرای قیام مردم قم به رهبری امام خمینی (ره) شروع شد. خودش را به جمع کفن‌پوشان رساند و در حمایت از امام (ره) راهپیمایی کرد. مجید سرنترسی داشت، با همه فشارهای عجیب آن روزها از طرف مأموران، عکس‌ها و اعلامیه‌های امام را در بازار و کوچه نصب می‌کرد.

روزها گذشت و سال کنکور مجید رسید. انتظارها از او بالا بود و اگر در رشته‌ای غیر از مهندسی پذیرفته می‌شد عجیب بود. انتخابش رشته مهندسی برق بود و در همین رشته هم وارد دانشگاه شد.

آرام و قرار نداشت، در دانشگاه هم حسابی پسر فعالی بود. تیزهوشی مجید توجه همه را به خود جلب می‌کرد تا آنجا که از سوی وزیر دربار وقت، اسدالله علم و معاون وزارت دربار، محمد باهری تقدیرنامه‌هایی برایش صادر شد. دوره مهندسی را تمام کرد و بعد از آن در دوره مقدماتی آموزشی، خدمت نظام را انجام داد.

خدمت سربازی که نیمه‌کاره ماند

انجمن اسلامی دانشگاه، زمینه‌ای برای آشنایی مجید با دانشجویان عضو سازمان مجاهدین خلق (سازمان منافقین) شد. خیلی زود هم به عنوان یکی از رهبران میانی این سازمان تبدیل شد و مسؤلیت جناح مذهبی سازمان به مجید واگذار شد. این فعالیت‌ها از چشم ساواک پنهان نماند و در لیست افرادی که مورد تعقیب ساواک بودند، قرار گرفت. روزی که مأموران ساواک برای دستگیری‌اش به اداره برق رفتند، او از حضور آن‌ها برای بازداشتش مطلع شد و از محل کار فرار کرد و خدمت سربازی نیمه‌کاره ماند.

با اینکه سیده مریم و سید مرتضی شریف واقفی خواهر و برادر سید مجید از ازدواج او اظهار بی‌اطلاعی کردند اما طبق گفته وحید افراخته، مسؤول بخش مارکسیست سازمان منافقین، مجید اوایل دهه ۱۳۵۰ با لیلا زمردیان، خواهر کوچک‌تر یکی از دوستان مارکسیستش که در دانشگاه با او آشنا شده بود و یک سال از خودش کوچک‌تر بود، ازدواج کرد.

جدایی از سازمان به دلیل مخالفت با تغییر ایدئولوژی

لیلا که جاسوسی مجید را برای سازمان انجام می‌داد، متوجه مسلح بودن مجید شد. داشتن سلاح برای سازمان قابل تحمل نبود چراکه مجید به دلیل مخالفت با تغییر ایدئولوژی از سازمان جدا شده بود. این جدایی مجید از سازمان به صراحت در فروردین سال ۱۳۵۴ علنی شد و طبیعی بود که سازمان در ازای این اقدام واکنش نشان دهد. خبر قرار با وحید افراخته را لیلا به مجید رساند و آن دو بعدازظهر شانزدهم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۵۴ در سه‌راه بوذرجمهری نو یکدیگر را دیدند. قبلاً دو نفر از اعضای سازمان به نام‌های عباس و حیدر در یکی از کوچه‌های خیابان ادیب‌الممالک مستقر شده بودند و منتظر ورود مجید شدند. لیلا بی‌آنکه از جریان ترور مطلع باشد مجید را تا محل ملاقاتش با وحید همراهی کرد و از او جدا شد. قرار بود در این ملاقات آخرین حرف‌ها زده شود و وحید موافقت سازمان را به مجید شریف‌واقفی اعلام کند.

محسن سیدخاموشی از عوامل اصلی ترور مجید در جلسه دادگاه که با حضور والدین مجید برگزار شد از آن روز گفته بود: «عباس از من خداحافظی کرد و داخل کوچه شد لحظه‌ای بعد صدای شلیک گلوله بلند شد. من لنگ را برداشته و داخل کوچه شدم که دیدم سیدمجید شریف‌واقفی با اصابت یک تیر به صورت و یک تیر به پشت سر روی زمین افتاده است. لنگ را روی صورت او گذاشتم و برگشتم، ماشین را روشن کرده دستمالی، تر کردم.

دو نفر از اعضای سازمان، جسد را داخل ماشین گذاشتند، من خون‌های روی سپر را پاک کردم و با هم سوار شدیم و رفتیم. از منطقه دور شدیم و در امتداد جاده قدیم پیش رفتیم. بالاخره در ۱۸ کیلومتری جاده مسگرآباد که چاله‌های زیادی داشت، جسد را از ماشین پایین انداختیم و کلرات روی جسد ریختیم، مخصوصاً روی صورتش، بعد بنزین ریختیم. عباس در همان حال فندک را زد، از جسد شعله طولانی بلند شد. وقتی بلند شدیم، متوجه شدیم که شعله به در صندلی عقب ماشین گرفته به سرعت داخل ماشین پریدیم و ماشین را از شعله‌ها دور کردیم. در گودالی جسد را انداختیم و کلرات و بنزین روی آن ریختیم. جیب‌هایش را خالی کردیم. ۲۰ عدد قرص سیانور داشت و مقداری نوشته که آیه قرآن در آن بود و حدود ۴۰۰ تومان پول.

انتقامی به رنگ خون

سازمان انتقامش را از مجید گرفت، به طرز وحشیانه‌ای هم گرفت. رحمان افراخته مشهور به وحید افراخته، جوان ۲۵ ساله‌ای که مسئول بخش مارکسیست سازمان منافقین بود نتوانست تحمل کند تا مجید شریف واقفی رهبر شاخه مذهبی سازمان که گرایش‌های اسلامی داشت، شاخه اسلامی را در سازمان به وجود بیاورد. آنها مجید را ترور کردند اما نتوانستند نام او را حذف کنند، سال‌ها است که نام این شهید بر تارک یکی از بهترین دانشگاه‌های ایران می‌درخشد.

کد خبر 659317

منبع: ایمنا

کلیدواژه: سازمان مجاهدین خلق امام خمینی ره سازمان منافقین ترور دانشگاه صنعتی شریف شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق شریف واقفی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۸۳۲۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تجدید میثاق وزیر آموزش و پرورش و معلمان با آرمان‌های امام راحل

 

به گزارش خبرگزاری صدا وسیما، وزیر آموزش و پرورش گفت: آموزش و پرورش، کانون خلق آینده کشور است، به نمایندگی از جامعه معلمان با امام راحل عهد می بندیم که پیام ایشان و انقلاب را درک و به نسل آینده و دیگران منتقل می کنیم و از آرمان های شهدا محافظت  و راه آنان را ادامه خواهیم داد.

رضا مراد صحرایی در مراسم تجدید میثاق معلمان با آرمان های امام راحل و شهدای انقلاب اسلامی، با تبریک ایام گرامیداشت مقام معلم، گفت: با پیروزی انقلاب اسلامی، انقلابی در تاریخ معاصر شاهد بودیم که روند جریان های سیاسی جهان را تحت تاثیر جدی خودش قرار داد

وی افزود : در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی شکوهمند، دشمنان پیش بینی این را  می‌کردند که اگر پیام انقلاب به جهان برسد، می‌تواند طومار مستکبران را در هم بپیچد و امروز این چنین شده است.

وزیر آموزش و پرورش خاطر نشان کرد: امروز شاهدیم که دانشجویان در سراسر جهان همان حرفهایی را می‌زنند که پیش از انقلاب از بیان امام خمینی (ره ) درمورد ظلم و ستم ستیزی شنیده می شد.

صحرایی با بیان اینکه مستضعفان در سراسر جهان انقلاب را پناه خود می‌دانند، گفت: پیام اهل بیت علیهم السلام این بوده که مستضعفان را یاری کنید. فطرت مسلمانان بر رفات و مهربانی است و وقتی این پیام از زبان امام راحل جاری شد، بر دل و جان مردم جهان نشست.

وی با اشاره به اینکه پیام انقلاب بیدارکردن دل و ذهن تمام مردم و همسو با فطرتشان است، اظهار کرد: نظام تعلیم و تربیت کشور برآمده از همین دیدگاه الهی و دینی و بر این اساس پایه گذاری شده است.

وزیر آموزش و پرورش تاکید کرد : امام راحل بیاناتی درباره معلم دارند و آن جمله تاریخی ایشان که معلمی شغل انبیا است، یادآوری این نکته مهم است که کسی که معلم می شود کار نبی را انجام می‌دهد.

وی با بیان اینکه معلمان امروز نماد صبوری هستند،خاطرنشان کرد: انبیا در کار خودشان  با بیان، کردار و رفتارشان انسان ها را تربیت کردند.

 وزیر آموزش و پرورش با اشاره به بیانات امام خمینی ره، تصریح کرد: اين جمله امام راحل که می فرمایند مدرسه را دریابید، دانشگاه دیر است، یعنی مدرسه قوی، تضمین کننده ایران قوی است و اگر دانشگاه قوی و دانشمندان بزرگی داریم همه در گرو مدرسه قوی است.

صحرایی با تاکید بر اینکه آموزش و پرورش، کانون خلق آینده کشور است، اذعان کرد: به نمایندگی از جامعه معلمان با امام راحل عهد می بندیم که پیام ایشان و انقلاب را درک و به دیگران منتقل می کنیم و از آرمان های شهدا محافظت  و راه آنان را ادامه خواهیم داد.

دیگر خبرها

  • «فرزین بلیان» مقتدرانه در برابر اشرار مسلح ایستادگی کرد
  • ایروانی: آمریکا تنها مانع تحقق آرمان شریف مردم فلسطین است
  • ترتیل صفحه 244 کلام الله مجید+ صوت
  • ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطه‌ای بی فرجام
  • ملت ایران توانایی ایستادگی روی پای خود را دارد
  • آرمان‌های امام راحل به نسل جدید معرفی شود
  • غزه چگونه جهان را ضد استکبار و اشغالگری متحد کرد؟
  • در مونیخ خبری از صلح نیست؛ ایستادگی هونس پای حرف‌هایش علیه توخل
  • تجدید میثاق وزیر آموزش و پرورش و معلمان با آرمان‌های امام راحل
  • سکانس‌هایی از فیلم تورقوزآباد